سازماندهی مبارزه علیه آلودگی محیط زیست و ضایعات انسانی آن Featured

1544542_388376951309143_596670917_n

آلودگی محیط زیست در ایران امروز به یک معضل وسیع اجتماعی تبدیل شده است. توحش سرمایه داری حاکم ضایعات انسانی آنرا به جایی رسانده است که معیشت و نه تنها این بلکه جان انسانها را به خطر انداخته است. بنا بر آمار در سال گذشته در تهران ٣٠٠٠ نفر بخاطر آلودگی هوا جان سپردند. همچنین بنا بر اساس آمار منتشر شده از سوی سازمان بهداشت جهانی، اهواز آلوده‌ترین شهر جهان معرفی شده است. بعلاوه در میان ده شهر اول آلوده جهان، سه شهر دیگر ایران یعنی سنندج، کرمانشاه و یاسوج نیز دیده می‌شوند. که سنندج در رتبه سوم و کرمانشاه در رتبه ششم قرار دارد. از سوی دیگر خشک شدن، دریاچه ارومیه، خشک شدن آب زاینده رود، خشک شدن آب کارون و سیاستهای رژیم برای انتقالب آب آن به مناطق کویری و نطنز و مرکز تاسیسات هسته ای در مبارکه، از بین رفتن بخش عظیمی از جنگلهای زاگرس همه و همه از جمله موضوعاتی است که تبعات مصیبت باری برای زندگی و معیشت مردم ایجاد کرده است. از جمله بسیاری از کشاورزان زمین هایشان آسیب دیده و به بیکاری و فقر کشیده شده اند. مجموعه این اتفاقات به طور ویژه به  اعتراضاتی در خوراسگان اصفهان، ارومیه، اهواز دامن زده است. در اهواز در گزارشات اخیر گفته شد که ٢١ هزار نفر دچار بیماری تنگی نفس شده اند. این در حالیست که نبودین امکانات درمانی و هزینه آن معضلی دیگر برای مردم است.  در همین رابطه از سوی مردم  اهواز طوماری  اعتراضی علیه انتقال آب کارون و آلودگی محیط این شهر با یک میلیون امضا گرد آمد.  در راستای همین مبارزات تجمعات پی در پی و ایجاد زنجیره انسانی با اعلام خواستها یشان یک شکل جالب از مبارزات سازمانیافته در شهر اهواز است.

همچنین در مناطقی در اطراف پتروشیمی ها ، از جمله پتروشیمی ماهشهر مردم بخاطر دفن زباله های این مرکز در خطر بیماریهای پوستی و سرطان قرار دارند. در شهری چون زنجان نیز وجود کارخانجات سرب و روی و اثرات مخرب آن بر محیط زیست موجب تظاهرات گسترده مردم شده است. آنجا نیز رژِیم اسلامی به جای حل معضل مردم، درب کارخانه را بست و کارگران آن از کار بیکار شدند، بدون اینکه کسی جوابگوی وضع معیشت این کارگران باشد.

 روشن است که علت همه این مصائب رژیم اسلامی است و مبارزه علیه همه اینها مبارزه ای سیاسی که به مساله معیشت همین امروز مردم  و نه تنها آن بلکه به مساله سلامت جسمی آنان ربط مستقیم دارد. ما تاکید میکنیم:

١- عامل و بانی تخزیب محیط زیست و آلودگی هوا در چنین ابعاد فاجعه باری ، رژیم اسلامی است. در توحش سرمایه داری حاکم بر ایران، هیچ استانداردی بر حفظ محیط زیست حاکم نبوده و همه چیز در خدمت سود صاحبان سرمایه عمل کرده است. هر کجا که منافعشان ایجاب کرده، جنگل ها را نابود کرده اند، بر روی آبی سد زده و منطقه ای دیگر را به خشکلی کشانده اند، زبانه های کارخانجات را در مناطق مسکونی مردم دفن کرده اند، هیچ هزینه ای نیز صرف کاهش آلودگی های ناشی از کارخانجات و مراکز تولیدی صرف نکرده اند. بعلاوه محیط های کار تماما نا امن و بسیاری از کارگران در خطر بیماریهای مهلکی قرار دارند. استفاده از بسیاری مواد که در سطح بین المللی ممنوع است، در ایران رواج دارد، مجموعه اینها مستقیما جان و زندگی مردم را به خطر انداخته است. باید همه اینها و ابعاد این فاجعه را برای مردم باز کرد.

٢- معضل آلودگی محیط زیست فقط مربوط به منطقه خاصی نیست، از تهران و جنگل های شهرهای شمال ایران تا اهواز در خوزستان، از اصفهان و شهرهای اطرافش گرفته تا  زنجان و ارومیه و شهرهای آذربایجان  همه و همه ما با این معضل بزرگ و  اعتراضات مردم روبروییم. طبعا جریانات قومی و ناسیونالیستی تلاش دارند در هر کجا به این موضوع رنگ قومی بزنند. در برابر تبلیغات ناسیونالیستی باید توضیح داد که معضل توحش سرمایه داری حاکم است.

٣- رژیم اسلامی تلاش دارد مردم مناطق مختلف را مقابل هم قرار دهد. از سوی دیگر جریانات قومی تلاش دارند تا جلو بیفتند و به اعتراضات مردم رنگ قومی بزنند. علیه تبلیغات تفرقه افکنانه رژیم اسلامی در اعتراضات بر سر محیط زیست و دامن زدن به گرایشات قوم گرایانه باید ایستاد و ریشه ارتجاعی چنین تبلیغاتی را فاش کرد.

٤- در مبارزه علیه آلودگی محیط زیست باید خواستهای روشنی را در مقابل مردم گذاشت.

٥- مبارزه علیه آلودگی محیط زیست امروز یک عرصه مهم مبارزه علیه رژیم اسلامی است. باید آنرا سازمان داد.

خواستها:

١- دولت در قبال معیشت ، زندگی و سلامت مردم مسئول است. باید برای رفع معضلات محیط زیستی مردم، بودجه لازم اختصاص داده شود. کارشناسان متخصص مردمی میتوانند بودجه رفع این معضلات را برآورد کنند و مردم تامین آنرا به دولت اولتیماتوم دهند.

٢-  استقرار ایستگاههای پالایش آلودگی هوا به اندازه کافی بویژه در مناطق بحرانی. این اقدام اگر چه كاهش آلودگی از مبدا نیست ولی یک اقدام مکمل لازم و ضروری یست.

٣- برنامه ریزی علمی برای جمع آوری زباله های شهری و کارخانجات و مراکز صنعتی با استفاده از استانداردهای علمی امروز جهانی و اختصاص فوری بودجه به این کار. در همین راستا پالایش فوری مناطق پیرامونی مراکز صنعتی که خود یک منشا مهم آلودگی محیط زیست خصوصا در منطقه خوزستان است.

٤- انتقال کارخانجات به خارج از اماکن مسکونی مردم است. دولت موظف به اجرایی کردن این انتقالات و موظف کردن کارخانه داران  به رعایت ایمنی محیط زیست و استفاده از تجهیزات لازم برای کاهش انتشار مواد آلاینده هوا  در جلوگیری از آلودگی محیط زیست است.  در جریان انتقال کارخانجات کارگران نباید متضرر شوند. باید در پروسه انتقال به کارگران حقوق کامل پرداخت شود و بعد نیز شرایط بازگشت آنان به کار فراهم گردد.

٥ – برای مقابله با آلودگی محیط زیست و تصفیه هوا، دولت موظف به حفظ جنگل ها و افزایش کشت درخت و محیط سبز است. خواستار بازسازی جنگل های تخزیب شده و افزایش فضای سبز در کلان شهر ها و حفط جنگلها و فضای شهرها شویم.

٦- از رده خارج كردن خودروهای قدیمی و فرسوده و همچنین همه خودروهایی که در تولید آنها کنیستر حذف شده است و یا در ساختن لنت ترمز و کلاچ آنها آزبست بکار رفته است. در همه این موارد لازم است. حقوق صاحبان این خودرورها باید حفظ شود.

٧- گازهای خارج شده از اگزوز خودروها یکی از منایع اصلی آلودگی هواست. بخصوص اینکه می دانیم وسایل نقلیه موتوری در ایران نسبت به دیگر کشورها از بالاترین مصرف سوخت برخوردار هستند.  تامین شبکه اتوبوسرانی و متروی درون شهری رایگان یک پاسخ فوری به کاهش استفاده از خودرو های شخصی و کاهش این آلودگی هاست.

٨- اختصاص باندهای دوچرخه سواری در خیابان های مرکزی و شلوغ شهرها و تسهیل دوچرخه سواری در شهرها.  گسترش دوچرخه سواري و تشویق شهروندان به استفاده از دوچرخه بعنوان وسیله حمل و نقل که برای سلامت انسان نیز مفید است.

٩- در جریان تخریب محیط زیست مردم در شهرهای مختلف خسارت های بسیاری دیده اند. عده ای عزیزانشان را از دست داده اند. جمعیت بیشماری کار خود را از دست داده اند، عده ای به بیماری های سخت و بعضا لاعلاجی دچار شده اند. دولت در قبال همه اینها باید جوابگو باشد.

١٠- مجهز کردن تمام مراکز کاری به دستگاههای پیشرفته تصفیه هوا و امکانات بهداشتی کار مطابق با استانداردهای پیشرفته بین المللی،

١١- کار برد مواد شیمیایی ای چون آزبست که در سطح جهانی ممنوع شده است باید ممنوع گردد و خواستار رعایت استاندارهای تعیین شده جهانی برای ایمنی محیط های کار شویم.

١٢- در شرایطی که مردم از داشتن تشکلهای خود و دخالت در کنترل و حسابرسی فعالیتهای دولتی و بنگاههای مختلف در محیط زیست محرومند، نهادها و تشکلهای مردمی در زمینه مبارزه علیه آلودگی محیط زیست، نقش مهمی در سازماندهی مبارزه در این عرصه دارند.

سازماندهی اعتراض

– در هر کارخانه یک موضوع مهم بحث در مجمع عمومی کارگری ایمنی و سلامت محیط زیست است. مجمع عمومی از طریق نمایندگان خود باید بر سلامتی محیط کار خود نظارت داشته باشد. هر کجا که این سلامتی به خطر می افتد کل کارگران کارخانه و آن مرکز کارگری باید با اعتراض خود خواستار رفع موارد نقض ایمنی و سلامت کارگران شود. در برابر هر صدمه ای از ناحیه آلودگی محیط کار، دولت مسئول است و باید جوابگو باشد.

– ایجاد نهادهای مردمی در اعتراض به آلودگی محیط زیست در شهرهای مختلف، خصوصا در مناطقی چون اهواز و شهرهای مختلف خوزستان، ارومیه، اصفهان، جنگلهای زاگرس و پیگیری مقابله با آلودگی ها .

– ایجاد گروههای فیس بوکی در اعتراض به آلودگی محیط زیست و از این طریق جذب نیرو برای این اعتراضات، (درست کردن بانکی اطلاعاتی در این مورد با استفاده از فعالیتهای جهانی در این عرصه، آدرس کردن مواردی که در ایران باعث تخزیب محیط زیست شده، و آگاهی دادن مردم به حق و حقوق خود و اعلام خواستها. در این صفحات)

– در هر کجا که اعتراضی علیه آلودگی محیط زیست و صدمات ناشی از آن است، مهم است که مردم همبستگی خود را با مبارزات مشابهی که در شهرهای دیگر صورت میگیرد اعلام کنند. این یک اقدام مهم در جهت خنثی کردن تفرقه افکنی های حکومت و نیز جریانات قومی ملی است.

– استفاده از تجربه اعتراضی مردم در اهواز، از جمله بسیج نیرو از طریق صفحات فیس بوکی، پخش اطلاعیه و فراخوان به اعتراض در شهر، جمع آوری طومارهای اعتراضی و فراخوان به ایجاد زنجیزه انسانی در اعتراض به این موضوع و برپایی تجمعات اعتراضی. تشکیل زنجیره انسانی یک شکل اجتماعی و توده ای مبارزه است. باید از تجربه مردم اهواز آموخت.

– حمایت از مبارزات مردم اهواز و پیوستن به طومارهای اعتراضی آنان و گسترش این طومارها

دی ماه ٩٢