نامه ای به فعالین حزب در داخل کشور   Featured

تصور میکنیم همه شما موافقید که اتفاقات مهمی در یکسال گذشته و بویژه ماههای گذشته روی داده است. صحنه سیاسی بدرجه زیادی عوض شده است. موقعیت حکومت، ملی اسلامی ها، چپ و راست همه عوض شده است. مردم در مقابل حکومت قوی تر، تعرضی تر و حق به جانب تر شده اند. ملی اسلامی ها کاملا به حاشیه رفته اند. راست، از همه قماش، بی حرف تر و بی اعتماد بنفس تر شده است. زبان رسانه ها بدرجه زیادی تغییر کرده است. موقعیت کارگر و کمونیسم و حزب هم بوضوح تغییر کرده است. دیگر این فیلی که در اطاق است را نمیتوان نادیده گرفت. سیاست حکومت، زندانبانان، رسانه های راست، چپ سنتی، همه نسبت به کمونیسم و حزب بدرجاتی تغییر کرده است. و اینها هیچکدام اتفاقی نبوده است.

تحلیل ما در سطحی پایه ای این بود که جمهوری اسلامی متعارف نمیشود، بحرانش را نه تنها نمیتواند حل کند بلکه مدام عمیق تر میشود و راه حلی برای حل معضلات عدیده اقتصادی، سیاسی و اجتماعی خود ندارد. امروز حقانیت این تحلیل بیش از هر زمان به اثبات رسیده است.

در سطحی دیگر تحلیل ما این بود که جنبش کارگری گسترش می یابد، تعرضی تر و رادیکال تر و سراسری تر میشود و از کنگره قبل گفتیم که طبقه کارگر در آستانه ایجاد تشکل های توده ای خود قرار گرفته است و اهمیت مدیای اجتماعی در امر سازمانیابی را توضیح دادیم. این روند شروع شده است. بر اعتصابات سراسری از دو سال قبل تاکید زیادی کردیم و گفتیم این روند سرمنشاء‌ تحولات مهمی در جنبش کارگری است، امسال شاهد اعتصابات سراسری معلمان، رانندگان، کارگران راه آهن و سال قبل اعتصاب سراسری کارگران مخابرات بودیم. اعتصاب سیاسی در کردستان نیز امسال اتفاق افتاد.

گفته بودیم چپ بر فضای اعتراضات و در شعارها و خواست های مردم، در شعارهای ضد مذهبی و علیه حقوق های نجومی و مفتخورهای حاکم و بر مضمون اعتراضات حاکم است. امروز شاهدیم که گفتمان های سیاسی عوض شده است، جای رژیم چنج و حمله نظامی و رفراندم را گفتمان های چپ و راه حل انقلاب و اعتصاب سراسری و غیره گرفته است. جنبش دیماه ۹۶ را چپ ارزیابی کردیم و گفتیم اوضاع بطرف رادیکال تر شدن و تعین یابی بیشتر میرود. در پلنوم یک ماه و نیم قبل گفتیم که اعتراضات کارگری رنگ و بوی حزب را دارد و هر ناظری میتواند عجین بودن این دو را ببیند و بی دلیل نیست که از امام جمعه شوش تا رسالت و اقتصادنامه اعتراضات را کمونیستی و کارگری کمونیستی میبینند و مجبور شده اند از کمونیسم اسم ببرند و حزب هم بتدریج وارد بحثشان میشود و یک ماه بعد همین اتفاق افتاد و به نوبه خود کمونیسم و حزب را بیشتر در مرکز توجه قرار داد. بی بی سی هم نوشت که مارکسیست ها در دانشگاه ها حاکم شده اند. همخوانی دانشگاه با کارگران و فضای حاکم بر اعتراضات کارگری را دیگر نمیشد کتمان کرد. شعارهای بازنشستگان و معلمان علیه دزدی و اختلاس مقامات مانند تحصیل رایگان و درمان رایگان و آزادی کارگران زندانی و زندانیان سیاسی و حمایت فعال از اسماعیل بخشی و کارگران فولاد و هفت تپه و یا گفتمان اداره شورایی گوشه ای از فضای ماههای گذشته بوده است.

پراتیک و فعالیتهای عملی و میدانی ما که بر تحلیلها و سیاستها و مواضع درست حزب مبتنی بود نیز در برآمد و پیشرویهای جنبش کارگری و دیگر جنبشهای اعتراضی نقش و تاثیرات مهمی داشته که بخوبی قابل مشاهده است. شعارها و شیوه های مبارزه در جنبش کارگری (نظیر مطرح شدن چهره های جنبش کارگری، بمیدان آمدن خانواده ها، کشیده شدن اعتراضات به سطح شهرها و بسیج مردم، فراتر رفتن مضمون و شعارهای تجمعات و اعتراضات از خواستهای صنفی، و غیره)، شکل گیری   جنبش دختران خیابان انقلاب، رادیکالیسمی که در مبارزات سراسری معلمان و بازنشستگان مشاهده میشود، جنبش علیه اعدام، دفاع از حقوق کودکان و غیره بدون دخالتگری و فعالت میدانی حزب در این عرصه ها به این شکل و در این ابعاد اتفاق نمی افتاد.

جهتگیری و سیاست و دخالتگری ما در قبال جنبش کارگری و سایر جنبشهای اعتراضی، تبلیغات و توصیه های ما و کارهای میدانی، امروز در پیشرویهای جنبش کارگری و اشاعه گفتمان چپ و کمونیسم و کمونیسم کارگری در جامعه بروز پیدا کرده است. علیرغم همه کمبودها و نارسایی هایی که داریم، تلاش چند دهه فعالیت منسجم و پیگیر امروز دستاوردهای مهمی داشته است. باید بر این دستاوردها متکی شد و ضعفها را برطرف کرد.

بنظر ما اوضاع همچنان در جهت تعمیق فضای اعتراض، چپ تر شدن، متشکل تر شدن، و سراسری تر شدن میرود. اینرا وضعیت اقتصادی و سیاسی حکومت و آمادگی جامعه میگوید. امروز

اعتراض علیه سرمایه داری و بساط دزدسالاری حاکم بیان صریح و آشکاری پیدا کرده و به شعار اعتراضی مردم در کف خیابان تبدیل شده است. گفتمان های آزادیخواهانه، برابری طلبانه و آلترناتیو شورایی به گفتمانهای رایج تبدیل شده است و مجموعه این اتفاقات سوسیالیسم و انقلابی انسانی را بیشتر در چشم انداز قرار داده است.

با توجه به این مقدمه، انتظارات از حزب و تک تک ما تغییر کرده است. در این شرایط لازم است:

١- قبل از هرچیز این موقعیت را به رسمیت بشناسیم. تحلیل روشنی از اوضاع داشته باشیم. روند رو به جلو را ببینیم و برای آن آمادگی داشته باشیم. از نظر تحلیلی و سیاسی رفقایمان را منسجم کنیم تا بتوانند جلو بروند و با اعتماد بنفس و احساس حقانیت کار کنند. تک تک رفقایمان را با شرایط جدید آشنا کنیم، اگر فعال نیستند الان شرایطی است که میتوانند فعال شوند و در عرصه هایی شروع به فعالیت کنند.

٢- دستاوردهای تاکنونی را تثبیت کنیم. پختگی جامعه را نمیتوان از آن گرفت اما اینطور نیست که همه پیشروی ها تثبیت شده است و قابل بازپس گیری نیست. روشن است که نسبت به یکسال قبل موقعیت کمونیسم و چپ نسبت به راست بسیار قوی تر شده است و گفتمان های چپ وسیعا در جامعه طرح شده است. اما راست امکانات و ابزارهای زیادی دارد، به فرهنگ و تعصبات ناسیونالیستی رایج در جامعه متکی است، موقعیت بین المللی متفاوتی دارد، امکانات مالی و رسانه ای اش با ما قابل مقایسه نیست و غیره. با این همه ما میتوانیم با اتکا به نیروی عظیم توده مردم و اعتصابات و اعتراضات کارگری علیه فقر و بیحقوقی و تعمیق و رادیکالیزه کردن این مبارزات راست را حاشیه ای کنیم. بخصوص باید توجه داشت که اپوزیسیون راست الان بی افق است و با رادیکال تر شدن جامعه بیشتر بی افق میشود، طبقه کارگر در خط مقدم جنبش سرنگونی طلبانه قرار گرفته و فضای چپ و آزادیخواهانه حاکم بر کل اعتراضات نقطه ضعف مهم جریانات راست و نقطه قدرت مهم ما است.

شیب زمین الان به درجه زیادی به نفع ما است و ما این فرصت و این توان را داریم که پیشروی های بیشتر و مهمتری کسب کنیم و به گفتمان توده وسیع مردم تبدیل شویم. لازمه همه اینها این است که هم ضعفها و کمبودها و هم پیشروی های تاکنونی را بدقت بشناسیم تا بتوانیم بر کمبودها و موانع فائق بیائیم، دستاورها را تثبیت کنیم و آنرا بعنوان سکوی پرشی برای گام های بعدی تبدیل کنیم. کسی و جریانی که پیشروی را نبیند و مولفه های آنرا بخوبی تشخیص ندهد قادر به رفع ضعفها و کمبودها نیز نخواهد بود.   

٣- باید با اعتماد بنفس بیشتر درمورد اینکه این حزب توان و لیاقت رهبری مبارزه و انقلاب را دارد صحبت کنیم. گفتمان کمونیسم و راه حل سوسیالیستی را باید شفافتر و بی تخفیف و همه جا طرح کنیم. مردم احساس کنند که کمونیسم آلترناتیو مطرحی است، نیرو دارد، فعالین و رهبران کارگری بسیاری، دانشجویان و نویسندگان و هنرمندان و وکلای زیادی کمونیستند و به مجرد تغییر اوضاع هزاران کمونیست شناخته شده قد علم خواهند کرد. و همین الان اینها نقش مهم و تعیین کننده ای در هدایت اعتراضات و اعتصابات ایفا میکنند.

٤- با پیشروی های جنبش کارگری و مبارزات کل مردم، جنبش سرنگونی گام مهمی به جلو برداشته است. ما در کنگره قبل قطعنامه دادیم و از عروج چپ در راس جنبش های اعتراضی در سطح جامعه صحبت کردیم. امروز شاهد بیان متعین چپ و سوسیالیسم در سطح جامعه و جلوتر آمدن حزب به عنوان آلترناتیو این شرایط هستیم. این یک اتفاق مهم و شورانگیز است. باید آنرا دید و با اعتماد به نفس بیشتر در مورد اینکه این حزب توان و لیاقت و رهبری مبارزه و انقلاب را دارد صحبت کنیم.

٥- با قویتر شدن موقعیت چپ و کمونیسم در جامعه، با وارد شدن بحث کمونیسم کارگری و مشخصا حزب کمونیست کارگری در بحثهای خود حکومتیان، توجه جامعه بیش از پیش به این نیرو جلب شده است. باید این واقعیت و این موقعیت را دید و نیرو گرفت. انتظار این است که در همه جا اعضای جدیدی به حزب جذب شوند و همه جا واحدهای حزبی شکل بگیرد و قوام پیدا کند.

٦- فوکوس ما در تبلیغاتمان باید این باشد که رو به جامعه چپ بطور کلی را با مشخصات کمونیسم اجتماعی و کارگری بیان کنیم. بگوییم کمونیسم در ایران دخالتگر است، به همه عرصه ها کار دارد و دخالت میکند، راهکار دارد، حضور دارد، اجتماعی است، انسانی است، مخالف استثمار است، طرفدار پروپاقرص حقوق کودک و زن و همجنسگرا و غیره است، ضد مذهب است و غیره. نقد ما به چپ سنتی اساسا بحثی درون چپی است. تفاوت ما با چپ سنتی و غیره وقتی وارد بحث تبلیغی ما میشود که در جایی به عنوان مانعی در مقابل مبارزه مردم و پیشروی جنبش رادیکال و سرنگونی طلبانه دارد عمل میکند. آنجاست که باید آن نوع نظرات را بی تخفیف نقد کنیم. اما رو به جامعه اساسا در بحث از کمونیسم همان نوع کمونیسمی که ما میشناسیم و بدان عمل میکنیم را باید بعنوان کمونیسم امروز در جامعه ایران معرفی کنیم چون در واقعیت هم این کمونیسم است که معرفه است و بستر اصلی کمونیسم در ایران است.

٧- انقلاب سلبی است و متد سلبی را نباید هیچ جا فراموش کنیم. باید سعی کنیم نماینده واقعی نه مردم به جمهوری اسلامی و اعتراض آنها به کل این سیستم باشیم. کلید کسب هژمونی در جنبش سرنگونی تبلیغ آلترناتیو اثباتی کمونیستها نیست، بلکه نقد کمونیستی وضعیت موجود است. مثلا سوسیالیسم را میتوان بعنوان “نفی بردگی مزدی”، نه به استثمار و شعارها و مضامین سلبی و انتقادی و از این قبیل توده گیر کرد. نقد علیه مذهب و بیحقوقی زن و غیره هم بر اساس تبلیغات سلبی (نفی وضعیت حاضر) به گفتمان عمومی در جامعه تبدیل میشود. توضیح و باز کردن اثباتی نظرات ما در همه عرصه ها (که در برنامه یک دنیای بهتر مطرح شده) متعلق به حوزه ترویج و آگاهگری است و جزئی از وظایف همیشگی ما برای عضوگیری و گسترش سازمان حزب است. اما تبدیل حزب به یک نیروی اجتماعی و رهبری جنبش سرنگونی در گرو نمایندگی کردن اعتراض و نقد مردم به وضعیت موجود و تعمیق و رایکالیزه کردن این نقد و اعتراض است.

 ٨- باید در همه ابعاد، ماگزیمالیست، دخالتگر، متحد کننده، مبتکر و اعتماد جلب کن باشیم. باید با نوع تبلیغاتمان، با راهکارهای مبارزاتی مان، با کار سازمانگرانه مان بتوانیم ثابت کنیم که ما نماینده و آلترناتیو واقعی هستیم، اهرم های مبارزه دست ما است و ما متحد کننده مردم هستیم. بدین ترتیب در جریان مبارزه هژمونی چپ و رادیکالیسم را قویتر کرده و بتوانیم راست را منزوی کنیم. با این شیوه کار حتی  نیروهایی که بدلیل ناروشنی تحت تاثیر تبلیغات جریانات اپوزیسیون هستند را میشود و باید موضوع کار قرار داد و جذب کرد.

٩- دچار چپ روی نشویم. هنوز توازن قوا طوری نیست که مطلقا روابط تشکیلاتی ما علنی شود. بی احتیاطی هم ضربه میزند و هم حتی اعتماد مردم را به ما کم میکند. هرچه اجتماعی تر کار کنیم و نیروی بیشتری حول فعالیت های اجتماعی دور خود جمع کنیم، امنیت بیشتری هم خواهیم داشت. بویژه درمورد امنیت فعالین جنبش کارگری و فعالین سایر جنبش های اجتماعی باید بشدت حساس باشیم. فعالین اجتماعی همیشه تحت نظر حکومتند و باید در تماس با آنها نهایت مراقبت را بعمل آوریم. این سیاست چند دهه فعالیت ما بوده و همچنان باید بر آن تاکید کنیم.

١٠- در ماههای پیش رو اتفاقاتی مثل هفت تپه و فولاد و هپکو در مراکز بیشتر و بشکل عمیق تری تکرار خواهد شد. برای دخالت کردن دراین مبارزات باید آمادگی داشته باشیم. تلاش کنیم با مراکز اعتراض رابطه محکمی ایجاد کنیم. کار ما هل دادن مبارزه نیست، مبارزه هست ما باید رابطه مان را با پیشروان اعتراضات محکم کنیم. در طول اعتصابات و اعتراضات سالهای گذشته هزاران فعال کارگری با تجربه پا به میدان مبارزه گذاشته اند. این دستاورد عظیمی است. باید تلاش کنیم با آنها رابطه بگیریم و به کمونیسم نوع خودمان و حزب نزدیکشان کنیم. این یکی از مهمترین اقلام فعالیت ما است. همینطور در عرصه زنان، دانشجویی، معلمان و بازنشستگان. اینها کمتر پراکنده اند و اهرم های مهمی هستند. بطور سیستماتیک باید تلاش کنیم ده هفت تپه و فولاد دیگر را از نظر شکل مبارزه، خواست ها و شعارهای آنها، بسیج خانواده ها، تامین حضور زنان و جلب همبستگی مردم و غیره شکل بدهیم. دهها رهبر کارگری و دانشجویی و غیره را به خودمان نزدیک کنیم. اوضاع کمی جلوتر برود اینها دریچه های رشد انفجاری حزب خواهند بود.

١١- و بالاخره رابطه با حزب را فعال تر کنیم. سوخت و سازمان را بالا ببریم. رابطه فشرده تری (طبعا با رعایت همه نکات امنیتی) با رهبری حزب و کمیته سازمانده و دیگر کمیته های رو به داخل برقرار کنیم. پیشنهاد بدهیم،‌ فضا را منعکس کنیم، همفکری کنیم و بعنوان اولین اقدام تقاضا میکنیم درمورد این نامه نظر بدهید،‌ تبیین خودتان را با ما در میان بگذارید، تاکیدات متفاوت و یا اختلافی دارید بیان کنید، نکات تازه ای دارید اضافه کنید. مراقب امنیت خودتان هم باشید.

کمیته سازمانده حزب کمونیست کارگری ایران

دبیر کمیته- شهلا دانشفر

٣ فوریه ٢٠١٩